دسته بندی اخبار و مقالات
اخبار و مقالات باریش
تئوری موسیقی
يکشنبه, آذر 05, 1396 by eamaster

اجزای موسیقی

همانطور که یک معمار یا بنا برای ساختن خانه از آجر ، سنگ ، آهن چوب و غیره استفاده میکند؛ هم چنان یک شاعر در ساختن شعر خویش واژه ها را بکار می گیرد، آهنگساز نیز در ساختن موسیقی صدا ها و عوامل صوتی را به کار می بندد. صدا (صوت)، پدیده ای است که انسان آن را به یاری دستگاه شنوایی خویش درک می کند. صدا(صوت) در نتیجه ی ارتعاش یک جسم تولید می شود و در محیط مادی مانند هوا یا آب به صورت موج انتشار می یابد، به گوش می رسد و ما در دستگاه شنوایی مان آن را با فعل و انفعالی فیزیولوژِیک درک می کنیم.

صدا ها بر دو دسته اند، صداهای موسیقایی و صداهای غیر موسیقیایی. صدا ها از نظر موسیقایی دارای مشخصه هایی می باشند. ولی صداهای غیر مسیقایی هیچ مشخصه ی یکسان و منظمی ندارد وشکل های موجی آنها بسیار پیچیده است.

تولید صدای موسیقایی
سازهای موسیقی به گروه های مختلف تقسیم می شوند و هریک به شیوه ای خاص صوتی موسیقایی تولید می کند، یعنی ( جسم مرتعش ) در هر گروه ، و طرز مرتعش شدن آن ، با گروه دیگر تفاوت دارد . در یک بخش بطور کامل با آنها آشنا می شویم .

مشخصه های صوت از نظر موسیقایی
صدا از نظر موسیقی دانان و تا آنجا که در بحث تئوری عمومی موسیقی به بررسی آن پرداخته میشود دارای مشخصه های زیرین است:
( 1 ) نواک: مسلما صداهای موسیقیایی می توانند در سطح های مختلف زیر و بمی حاصل شوند. مثلا می دانید که صدای اصلی مردان از زنان و کودکان تر بم تر است و از نظر فیزیک، فرکانسهای آن دارای طول بیشتری هستند و صدای کودکان نسبت به صدای مردان زیر تر است که فرکانسهای آن دارای طول کمتری هستند. پس به این( زیر وبم) بودن صدا نواک می گویند.

( 2 ) دیرند : به ارزش زمانی کشش صدا دیرند میگویند. مثلا اگر آرشه را مدت درازی روی سیم ویولن بکشیم صدای حاصل البته کشیده تر از صدایی است که با کشیدن آرشه به مدت کمتر پدید می آید.

( 3) شدت : صداهای موسیقی ممکن است نسبت به یکدیگر ضعیف تر یا قوی تر باشند مثلا اگر مضراب سنتور را یک بار با ملایمت و بار دیگر به قوت روی سیم ساز ضربه بزنیم، صدای دومی شدیدتر از صدای اولی خواهد بود.

( 4 ) طنین ورنگ : در این مورد توضیح کامل و جامعی وجود ندارد.

الفبای موسیقی
هنر موسیقی دارای این خصیصه است که به یاری خطی ویژ به نام "خط موسیقی" می توان آن را ثبت کرد. این خط کم و بیش مانند خطهای دیگر، از نشانه های قراردادی استفاده کرده و همانند آنها همواره رو به تکامل رفته است. از این رو علاقمندان به فراگیری موسیقی ناگزیرند این نشانه ها را بشناسند تا با تمرین بسیار، رفته رفته به خواندن این خط آگاهی و تسلط یابند.

خط موسیقی (بر خلاف اکثر خط های گوناگون زبان های مختلف دنیا) خوشبختانه خطی بین المللی است. بنابراین هر گاه مثلا موسیقی ایرانی یا ژاپنی یا هر کشور دیگری با این خط نوشته شود، موسیقی دانان ایران، آلمان یا هر کشور دیگر جهان می توانند آن را بخوانند. البته بسته به تفاوتهایی که انواع موسیقی ها با هم دارند، گاه علامتهای بومی نیز در آن وارد میشود که بعدا" به آن هم می پردازیم.

نام نت ها
در استاندارد نت نگاری موسیقی کلاسیک که بیشتر مربوط به موسیقی های ساخت موسیقیدانان اروپایی، از زمان باخ تا اواخر دوره رومانتیک است، برای همه ی صداهای موسیقیایی از بم ترین تا زیرترین آنها فقط هفت نام وجود دارد، این نام های هفت گانه در برخی کشورهای غربی با کلمات تک هجایی و در برخی به صورت الفبایی به شرح زیر تلفظ می شوند:

A    B    C    D    E    F    G
لا (la)     سی (si)     دو (do)     ر (re)     می (mi)     فا (fa)     سل (sol)


وسعت صدایی که در موسیقی بیشتر استفاده میشود، مطابق با وسعت پیانو است و به عبارتی خوش صدا ترین و کاربردی ترین فرکانسها، روی کل کلید های پیانو قابل اجراست. سازهای دیگر هم هر کدام توانایی اجرای قسمتهایی از این پهنه را دارا می باشند و بم ترین و زیرترین نت های پیانو روی بعضی سازها قابل اجرا است.

7 نت موسیقی به دلایلی که بعدا" به آن می پردازیم، پس از پایان، باز در اکتاوهایی بالاتر تکرار می شوند؛ به این صورت که اگر از نت "دو" شروع کنیم و تا "سی" پیش رویم، نت بعدی ما باز "دو" و پس از آن هم "ر" و ... است.

اکتاو : فاصله يک نت تا نت هم نام خود (چه زير يا چه بم تر) را اکتاو مي گويند.


حامل
برای آنکه نت های موسیقی را در دورهای پی درپی که پیشتر نشان داده شد بتوان به خط موسیقی نوشت خطوطی به کار برده می شود که حامل نام دارد.

حال در ساده ترین و معمول ترین کاربرد خود عبارت است از پنج خط موازی با فاصله های مساوی. حامل پنج خطی دارای یازده محل برای جا دادن نت های موسیقی است پنج محل روی خط ها چهار محل میان خط ها یک محل پایین و یک محل بالای حامل به این ترتیب روی هر حاملی می توان یازده نت جای داد.

به شکل زیر توجه کنید : (در سمت راست نت ها روی خط نوشته شده ) و ( در چپ نت ها ما بین خط) و ( در بال یک نت بالای خط چسبیده به خط زیرین خود ) و ( در پایین یک نت چسبیده به خط بالایی خود )پس به این ترتیب در یک خط حامل می توان تا یازده صدا نوشت.

نکته : در ضمن نت ها را طبق قرارداد مانند زبان های لاتین و ریاضی از چپ به راست می نویسند و می خوانند.( در این شکل استثنا برای درک بهتر مطلب به این صورت نوشته شده. )

 

نام نت ها بروي حامل
بستگی نام نت ها با جایشان روی حامل قراردادی است:به این ترتیب که جایی را روی یکی از خطوط حامل مبدأ فرض می کنند و یکی از نت های هفتگانه را در آنجا می گذارند و بقیه ی نت ها را از آن مبدأ حساب می کنند.مثلا اگر چنین فرض کنیم که روی خط دوم حامل نت ( سل ) قرار گرفته است. نت های دیگر به ترتیب شکل زیر نامگذاری می شوند . در این صورت برای مشخص کردن این مبدأ در ابتدای حامل نشانه ای به این شکل به نام کلید سل روی خط دوم می نویسند


در حامل بالا که معروفترین حامل موسیقی است نت های روی خط از پایین به بالا عبارتند از :( می ).( سل ).( سی ).( ر ).( فا ).و نت های میان خط ( فا )،( لا )،( دو )،( می )،نت زیر حامل ( ر )،و نت بالای حامل ( سل )،است. نکته : ( طبق قانون و قرارداد کلید سل را نمی توان روی خط های دیگر نوشت فقط روی خط دوم باید نوشت ) پس در نتیجه کلید سل نام خود را به نتی می دهد که روی آن خط نوشته شده باشد یعنی خط دوم

خط های تکمیلی یا اضافه
گفته شد که روی حامل تنها یازده نت می تواند جای گیرد که البته نسبت به تعداد نت های کاربردی موسیقی ( بیش از 60نت) رقم بسیار ناچیزی است. برای رفع این کمبود در زیر و بالای حامل هر جا و هر زمان که نیاز باشد خط هایی کوتاه می گذراند و به یاری آنها بر کاربرد حامل وسعت نت نویسی روی آن می افزایند.


نکته:خط های تکمیلی چه به سوی بالا و چه به سوی پایین تا آنجا افزوده می شود که چشم با اندکی تجربه بتواند تعدادشان را به آسانی تشخیص دهد.

به طوری که در شکل بالا دیده می شود بر روی حامل با افزودن خط های تکمیلی (در این نمونه چهار خط – از هر دو سمت ) تعداد نت ها از 11 به 27 رسیده است. تعداد خط های تکمیلی البته محدود نیست. نت های تکمیلی نیز با همان روال نت های حامل ( تناوب نت های روی خط و میان خط ) نوشته می شود .

نیم خط

خط

در اصطلاح خط هایی را که از میان نت ها می گذرند نیم خط و خطوط تکمیل کننده در زیر یا بالای نت را خط می نامند.

شکل نت ها

در بخش اول در مورد دیرند نت ها توضیح کوتاهی داده شد.در خط موسیقی ، نشانه ای که به یاری آن دیرند یا ارزش زمانی صدا ها مشخص می شود ، در شکل نت نمودار میگردد. به گفته ی دیگر ، به یاری شکل نت است که میتوان مقدار ارزش زمانی هر نت را نسبت به نت یا شکل دیگر باز شناخت .

روشن است که هر ( شکل‌ ) نت می تواند در هر ( جای) حامل قرار گیرد. در واقع دیرند (ارزش زمانی ) هر صوت موسیقی ربطی به نواک (زیر یا بمی ) آن ندارد.

با گوش کردن دقیق یک ملودی ، که سازی تنها آن را می نوازد ، یا گروهی از سازها ( دراجرا یا تزئین آن ) با هم همکاری می کنند ، میتوان احساس کرد که اصوات ملودی یا لایه های آرایشی آن ، گاه کوتاه تر و گاه کشیده تر ، و نیز در لحظه ای زیر و در لحظه ای دیگر بم هستند .

نت های موسیقی می توانند به هفت شکل و احیانا کمی بیشتر ، ظاهر شوند در جدول پایین شکل های هفتگانه و دیرند آنها نسبت به یکدیگر نشان داده شده است:


در ضمن ، نت گرد در موسیقی امروز از همه ی دیرند ها بزرگ تر است ، و به همین سبب زمینه ای است برای اندازه گیری شکل های دیگر مثال :
نت گرد = 1/1 گرد
سفید = 2/1 گرد
سیاه = 4/1 گرد 1
چنگ (یا یک لا چنگ) = 8/1 گرد الی آخر
در بعضی مواقع ( البته بسیار به ندرت ) شکل پنج لا چنگ به کار برده می شود که ارزش زمانی آن یا همان دیرند آن 2/1 چهار لا چنگ و 128/1 گرد می باشد .

هر گاه شکل های چنگ دولا چنگ سه لا چنگ چهار لا چنگ ( نت هایی که دارای چنگ هستند ) در جایی از قطعه ی موسیقی بیش از یکی و پی درپی آمده باشند می توان آنها را بصورت گروهی نوشت یعنی چنگکشان راحذف کرد و انتهای دم هاشان را با خطی ( یا خط هایی ) به هم پیوست در این وضع هر چنگک تبدیل به یک خط می شود.


و به همین ترتیب نت های چنگک دار گوناگون نیز می توانند به صورت گروهی نوشته شوند.

در جدول بالا همه ی نت ها به جز گرد دارای دم هستند و از آنجا که همه ی این شگل ها به منظور تشخیص زیر و بمی شان روی حامل نوشته می شوند ، باید گفت که معمولا هرگاه جای نت ( یا جای سر نت ) پایین تر از خط سوم حامل باشد ، دم نت رو به بالا ، و چنانچه سرنت در نیمه ی بالای حامل نوشته شود ، دم آن به پایین کشیده می شود .

در حالت اول ، دم از سوی راست سر نت به بالا مثل dو در حالت دوم از کناره ی چپ سر به پایین مثل p -و در هر دو حال دم مماس با سر- رسم می شود.


ضمنا نوشتن نت های چنگک دار به صورت گروهی نخستین بار در قرن هیجدهم معمول شد .

نقطه
گاه در يك قطعه به نت هايي غير از ضريب دو نياز ميشود.

نقطه يكي از ابزار هاي ايجاد نت هايي به اين شكل ميباشد.

هر گاه نقطه اي در سمت راست نت قرار دهيم ديرندآن نت معادل نفصف ارزش آن نت به آن اضافه ميشود.

مثل شكل زير:

 

و نيز اگر دو نقطه ( .. ) در راست نت قرار گيرد نقطه اول نصف نت ديرند نت نقطه دوم يك چهارم ديرند نت به آن اضافه ميشود.

http://www.harmonytalk.com/wp-content/uploads/2009/05/donoghte.png
 گاهي نيز نياز مند نت هايي با ديرندهاي غير از ضريب سه و دو مي شويم در اينجا خط اتحاد است كه مي تواند نت هايي با هر نوع ديرندي را بوجود آورد.

خط اتحاد: خطيست منحني كه بر روي نت يا در زير دو نت هم نام قرار ميگيرد و ديرند آنها را با هم جمع ميكند.

در شكل زير ميبينم كه دو نت سفيد بوسيله خط اتحاد ديرندي معادل يك نت گرد را بوجود آورده اند و اين سوال پيش مي آيد كه چرا همان نت گرد نوشته نمي شو،‌ در بخش بعدي كه ميزان نام دارد به جواب خواهيم رسيد.

http://www.harmonytalk.com/wp-content/uploads/2009/05/etehaad1.jpg

خط اتصال: اين خط نشان دهنده متصل و به هم پيوسته اجرا كردن است. خط اتصال بر روي نت يا در زير نت هاي همنام و غير همنام قرار ميگيرد و مي تواند تعداد نامحدودي از نت ها را در بر گيرد. http://www.harmonytalk.com/wp-content/uploads/2009/05/etesal1.jpg

سكوت:همانطور كه صداهاي موسيقيايي لازمه بوجود آمدن يك قطعه ميباشد گاهي بي صدا يي يا همان سكوت باعث زيبا تر شدن نيز ميشود. صداهاي موسيقيايي داراي ديرند هاي مختلف ميباشند سكوت نيز داراي شكلهايي ميباشد كه نشان دهنده ي ديرند سكوت است كه در شكل زير ميبينيد. http://www.harmonytalk.com/wp-content/uploads/2009/05/jadval-sokoot1.png

 سكوت ها نيز همنام نت ها هستند و علامت نقطه نيز بر ديرند سكوت تاثير گذار است. http://www.harmonytalk.com/wp-content/uploads/2009/05/sokoot-noghte.jpg


گام : (از فرانسه gamme) توالی چند نت است که به ترتیب ارتفاع مرتب شده‌اند. گام ممکن است بالا رونده یا پایین‌رونده باشد یعنی ارتفاع نت‌ها در آن به ترتیب صعودی یا نزولی مرتب شده باشند.


گام عبارت است از توالی پله پله ی نت ها ، از یک نت مفروض تا اکتاو آن نت .

در فاصله اکتاو به طور معمول هفت نت وجود دارد ، ولی گام های شرق آسیا پنج نتی هستند . گام های دیگر مثل گام شش نتی و دوازده نتی نیز بعدا توسط آهنگسازان ابداع شدند .
گام الگوی موسیقی است. یعنی نشان دهنده نت هایی است که در موسیقی مورد نظر استفاده شده است . با تغییر محل فواصل پرده و نیم پرده در گام ، موسیقی نیز تغییر می کند و به این ترتیب موسیقی سرزمین های مختلف ، با رنگ و بوی خاص خود پیدا مشود .
درجات گام : هر یک از نتهای پلکام گام دارای شخصیت ( اهمیت ) ویژه ای هستند که به آن فونکسیون ( fonection ) یا کار کرد می گویند . فاصله هر نت از پایه گام را درجه آن نت می نامند درجات گام را با اعداد رومی نشان میدهند . در گام ماژور و مینور درجات اول ، چهارم و پنجم مهم تر از درجات دیگر هستند و شخصیت متمایزتزی نسبت به دیگر درجات دارند .
نام های درجات گام عبارتند از :
I تونیک tonique ( پایه )
II سور تونیک sus tonique ( روپایه )
III مدیانت mediant ( میانه )
IV سو دومینانت sous dominant ( زیر نمایان )
V دومینانت dominant ( نمایان )
VI سور دومینانت sus sominant ( رو نمایان )
VII سانسیبل sensible ( محسوس )
VIII اکتاو octave ( هنگام )

نت سانسیبل : اگر فاصله بین درجه هفتم و درجه هشتم گام ، نیم پرده باشد ، نت درجه هفتم (( سانسیبل )) نامیده می شود . پس برای پیدا کردن نت سانسیبل کافی است از اسم گام نیم پرده پایین برویم .
در موسیقی اروپا دو گام بیشتر از همه معمول است که گام ماژور و مینور می باشد . فعلا برای تشخیص این دو گام کافی است بدانیم که در گام ماژور ، درجه سوم گام ( فاصله سومین نت از نت پایه ) دو پرده است . در حالی که فاصله همین درجه در گام مینور از پایه دارای یک و نیم پرده است .


اُکتاو: (به انگلیسی Octave، گاه به اختصار به صورت 8ve و P8 نیز نوشته می‌شود) در زبان لاتین یعنی عدد هشت. اکتاو در موسیقی نشان دهنده ۷ نُت پایه‌ای موسیقی: Do, Re, Mi, Fa, Sol, La, Si و نت هشتم که تکرار نت Do اول با فاصله ۷ نت است می‌باشد.[۱] هر ساز دارای دامنه خاصی از لحاظ تکرار این نت‌ها می‌باشد و دامنه سازها را اغلب با شمارش مجموع این هشت نت که برابر با یک اکتاو می‌باشد می‌سنجند. بدیهی‌ست که سازهای مختلف دارای تعداد اکتاوهای مختلف می‌باشند.


در واقع بازه­ی اصوات موسیقی به زیربازه­هایی به نام اکتاو بخش می‌­شود. یک اکتاو بازه فرکانسی را شامل می‌­شود که فرکانس انتهای آن دو برابر فرکانس ابتدای­ آن است. پس فرکانس هر نت ۲ برابر فرکانس نت هم­نام خود در اکتاو قبلی است (برای نمونه لا در اکتاو ۳ فرکانس ۴۳۷ هرتز، و لای اکتاو ۴ فرکانسی برابر ۸۷۴ هرتز دارد). فرکانس نت­هایی که با فاصله­ی یکسان از نظر موسیقی به ترتیب دنبال هم قرار می­گ‌یرند، تشکیل تصاعد هندسی می­‌دهند.


گام دیاتونیک گامی است که از پنج پرده و دو نیم پرده تشکیل شده که در آن، نیم‌پرده‌ها بیشترین فاصله را از یکدیگر دارند.


دانگ یا تتراکورد (به انگلیسی: Tetracorde) ترکیبی از چهار نت پی در پی است که حدود آن یک فاصله چهارم درست را تشکیل بدهد. هر گام دیاتونیک شامل دو دانگ است که به وسیلهٔ یک فاصلهٔ یک فاصلهٔ دوم بزرگ (یک پرده) از هم جدا شده‌اند.


گام ماژور: گام ماژور از پنج پرده و دو نیم پرده تشکیل شده است . پرده بندی گام ماژور ( الگوی گام ماژور ) به ترتیب زیر میباشد : ( از راست به چپ )

یک پرده + یک پرده + نیم پرده + یک پرده + یک پرده + یک پرده ( سانسیبل ) + نیم پرده

به عنوان مثال اگر بخواهیم یک گام ماژور از نت دو ( C ) با نگرش به موارد ذکر شده ، بسازیم به این صورت میباشد :
دو + ر + می + فا + سل + لا + سی + دو
گام حاصل را دو ماژور می نامیم .

و یا بخواهیم از نت سل ( G ) یک گام ماژور بسازیم به این صورت میباشد :
سل + لا + سی + دو + ر + می + فا دیز + سل
گام حاصل را سل ماژور می نامیم .

با دقت بیشتر متوجه میشویم که گام ماژور را میتوان به دو قسمت تقسیم کرد که هر یک از دو نیمه از نظر پرده بندی شبیه به هم هستند و به هریک از آنها دانگ میگوییم .
دانگ شامل چهار نت متوالی است که تترآکورد ( Tetrachord ) میگویند . بین یکی از چهار نت یک تترآکورد ، یک فاصله نیم پرده وجود دارد .
تترآکوردهایی هستند که از سه پرده درست میشوند و بین پرده ها فاصله نیم پرده وجود ندارد . به این تترآکوردها ، تریتون ( Tritone ) میگویند .


گام مينور: گامی دیاتونیک است که در آن فاصله‌های نیم پرده، به ترتیب بین درجه‌های دوم و سوم و درجه‌های پنجم و ششم قرار گرفته‌اند. گام مینور طبیعی بر روی نت «لا» به صورت «لا-سی-دو-ر-می-فا-سل-لا» است. این گام در واقع متناظر با گام ماژور دو است که از نت ششم شروع شده و تا هشت درجه دنبال شده باشد.


گام مینور هارمونیک :

همانطور که میدانید اگر فاصله بین درجات هفتم و هشتم نیم پرده باشد درجه هفتم گام را سانسیبل میگویند .
در گام مینور طبیعی فاصله بین درجه هفتم و هشتم یک پرده است و برای ایجاد نت سانسیبل ( نیم پرده شدن فاصله درجات هفتم و هشتم ) درجه هفتم را به طور مصنوعی نیم پرده بالا می برند و گام به دست آمده را گام مینور هارمونیک میگویند .

گام مینور ملودیک :

با بالا رفتن درجه هفتم در گام مینور هارمونیک ، فاصله بین درجه ششم و هفتم نیم پرده اضافه و به دوم افزوده تبدیل می شود . اجرای این فاصله موسیقی اروپایی را از شکل می اندازد و شبیه موسیقی شرقی میکند ( قابل توجه علاقه مندانی که در سبک های غربی به آهنگسازی میپردازند ) برای جلوگیری از ایجاد دوم افزوده ، درجه ششم و هفتم را هنگام بالا رفتن نیم پرده بالا میبرند و درهنگام پایین آمدن که نیازی به نت سانسیبل نیست آنها را به حالت طبیعی برمیگردانند .


 
پیدا کردن اسم گام: با مشاهده ی تعداد دیز و بمل های موجود در سرکلید ، همانطور که میدانید گام های دیزدار از یک تا هفت دیز ممکن است در سرکلید ، داشته باشند .

دیزهای فرد به ترتیب قرار گرفتن در خطوط حامل سرکلید عبارتند از : فا (1) - سل (3) - لا (5) - سی (7)
دیزهای زوج به ترتیب قرار گرفتن در خطوط حامل سرکلید عبارتند از : دو (2) - ر (4) - می (6)

برای پیدا کردن اسم گامهای ماژور دیزدار ،از آخرین علامت سرکلید نیم پرده بالا میرویم .

مثال :
اگر بخواهیم بدانیم گام مازوری که دارای چهاردیز است نامش چیست ، اول دیز چهارم را پیدا میکنیم ، که همان « ر دیز » میباشد و سپس از « ر دیز » نیم پرده بالا میرویم و به نت « می » میرسیم . پس اسم گام ما می ماژور خواهد بود .


برای پیدا کردن اسم گامهای مینور دیزدار ، از آخرین علامت سرکلید یک پرده پایین میرویم .

مثال :
اگر بخواهیم بدانیم گام مینوری که دارای چهاردیز است نامش چیست ، اول دیز چهارم را پیدا میکنیم ، که همان « ر دیز » میباشد و سپس از « ر دیز » یک پرده پایین میرویم و به نت « دو » میرسیم . پس اسم گام ما دو دیز مینور خواهد بود .

نکته : هنگامی که بعد از محاسبه فواصل یاد شده نت مورد نظر را پیدا کردیم ، حتما به این دقت میکنیم که نت پیدا شده در علامات سر کلید ، دیز شده یا اینکه خیر ؟؟؟ در صورتی که نت مورد نظر ما قبلا دیز شده ( مانند مثال مربوط به گام دودیز مینور ) در هنگام پیدا کردن اسم گام حتما دیز را به آن اضافه کنیم .
 
 شناسایی گامهای بمل دار با مشاهده علامات سرکلید :
همانطور که میدانید گام های بمل دار نیز از یک تا هفت بمل ممکن است در سرکلید ، داشته باشند .

بمل های فرد به ترتیب قرار گرفتن در خطوط حامل سرکلید عبارتند از : سی (1) - لا (3) - سل (5) - فا (7)
بمل های زوج به ترتیب قرار گرفتن در خطوط حامل سرکلید عبارتند از : می (2) - ر (4) - دو (6)

برای پیدا کردن اسم گامهای ماژور بمل دار ، بمل ما قبل آخر سر کلید را نام میبریم .

مثال :
اگر بخواهیم بدانیم گام ماژوری که دارای پنج بمل است نامش چیست ، اول بمل چهارم را پیدا میکنیم ، که همان « ر بمل » میباشد ، پس اسم گام ما ر بمل ماژور خواهد بود .

برای پیدا کردن اسم گامهای مینور بمل دار از آخرین علامت سرکلید ، یک خط یا بین خط بالا میرویم.

مثال :
اگر بخواهیم بدانیم گام ماژوری که دارای سه بمل است نامش چیست ، از بمل سوم که همان « لابمل » میباشد ، یک بین خط بالا میرویم و به نت دو میرسیم . پس اسم گام ما دومینور میباشد .

نکته 1 : هنگامی که با توجه به محاسبات گفته شده ، نتی را پیدا میکنیم و میخواهیم به وسیله آن اسم گام را بدانیم ، به این دقت میکنیم که قبلا این نت بمل شده یا خیر ؟؟؟ اگر بمل شده ، پس بمل را به اسم گام اضافه میکنیم .

نکته 2 : تمام گامهای ماژور بمل دار ، به استثناء گام فاماژور ، بقیه گامها واژه بمل را با خود یدک میکشند .

نکته 3 : گام های مینور ، به استثناء می مینور و سی مینور ، بقیه گامهایی که واژه دیز را با خود ندارند گامهای بمل دار هستند .
فواصل در موسيقي: در موسیقی به فضای میان دو نتی كه با یکدیگر مقایسه می شنود، فاصله بین آنها گفته می شود. ممکن است این دو نت یا باهم نواخته شوند (بصورت آكورد) و یا بطور متوالی (بصورت ملودی) به دنبال هم.

- در گام دو ماژور فاصله میان نتهای "دو" تا "ر بمل" یعنی از C تا Db را دوم كوچك میگویند كه معادل نیم پرده است. حالا اگر پایه گام شما مثلآ "سل" باشد، فاصله G تا Ab بازهم معادل دوم كوچك است.

- فاصله بین نت "دو" تا نت "ر" یعنی از C تا D را فاصله دوم بزرگ می گویند كه معادل یك پرده كامل است. حالا اگر همین فاصه را از گام Eb ماژور كه در Jazz زیاد هم بكار برده می شود بخواهیم اجرا کنیم، فاصله دوم بزرگ چیزی نیست جز فاصله میان Eb و F (نت "فا").

- در همان گام دوماژور فاصله میان نت "دو" و بمل شده نت "می" یعنی C تا Eb را سوم كوچك می گوییم كه صدای كاملا" آشنایی دارد و از مشخص های اصلی یک آكورد مینور است. فاصله سوم كوچك از یكی از دو مهمترین فاصله ها در موسیقی است كه شامل یك ونیم پرده است.

- فاصله میان "دو" و "می" در گام دو ماژور یعنی C تا E بنام سوم بزرگ است كه شامل دو پرده كامل است. این فاصله هم در ساختن آكوردها بسیار مهم است. نكته کاربردی آن که گوش یک موزیسین خوب باید بتواند به راحتی فاصله های سوم كوچك و بزرگ را از هم تشخیص بدهد، که این مهم جز با تمرین بدست نمی آید.

- فاصله بعدی در گام دو ماژور فاصله چهارم درست (یا Perfect) است یعنی بین C و F. عمومآ گیتاریست هایی که آكوردهای Suspended مانند sus4 استفاده كرده باشند این فاصله را بخوبی می شناسند. همین فاصله در گام لا ماژور تبدیل به فاصله بین A تا D كه معادل دو و نیم پرده است، می شود.
- فاصله مهم بعدی در گام دو ماژور فاصله ای معراف به tritone است كه بعدها خواهیم دید که چگونه این فاصله میتواند جایگزین آكورد درجه پنجم گام شود. این فاصله در واقع افزوده شده چهارم درست است یعنی معادل سه پرده کامل. در گام دو ماژور اگر فاصله چهارم درست (‍C-F) را نیم پرده اضافه كنید به tritone كه به آن چهارم افزوده یا augmented 4th هم گفته می شود خواهید رسید. فراموش نکنید که این این فاصله را میتوان به دو فاصله کوچك یك و نیم پرده ای نیز تعبیر کرد.

- فاصله پنجم كه از همه معروف تراست، در گام دو ماژور از "دو" تا "سل" یا در گام می ماژور از "می" تا "سی" و الی آخر مشخص می شود. این فاصله كه معادل سه و نیم پرده است را می توان جمع یك فاصله سوم بزرگ با یك سوم كوچك دانست. در یک گام معتدل (گامی كه همه نیم پرده ها مساوی هستند) اگه از این فاصله نیم پرده كم كنیم به همون فاصله قبلی یعنی tritone خواهیم رسید. که به آن diminished 5th گفته میشود.

- فاصله پنجم افزوده هم خیلی كاربرد دارد كافی نیم پرده فاصله پنجم درست را بالا ببریم تا به augmented 5th برسیم، یعنی از ‍C تا G#.

- فاصله بعدی ششم بزرگ است یعنی از "دو" تا لا "یا" در گام "لا" بمل ماژور از Ab تا F، این فاصله معادل نه عدد نیم پرده است. از این فاصله اگه نیم پرده كم كنیم به minor 6th یا ششم كوچك می رسیم كه در موسیقی از آن زیاد استفاده می شود. همینطور اگه نیم پرده به آن اضافه كنیم به ششم افزوده یا augmented 6th خواهیم رسید.

- فاصله بعدی هفتم بزرگ است که از یازده نیم پرده تشكیل شده و بعنوان مثال از "دو" تا "سی" یا در گام سی بمل ماژور از Bb تا A است. می توان آنرا تركیب دو فاصله سوم بزرگ و یك سوم كوچك هم دانست. مشخصه اصلی یک آکورد پر کاربرد CMaj همین فاصله است.

- فاصله متداول دیگر در موسیقی Jazz هفتم كوچك است. یعنی در گام دو ماژور فاصله "دو" تا "سی" را نیم پرده پایین بیاریم، به "دو" تا "سی" بمل برسیم به یك فاصله هفتم كوچك رسیده ایم. .ویا در گام می بمل ماژور به Eb تا Db میرسیم. این فاصله از یازده نیم پرده تشكیل میشود.

- فاصله بعدی همون اكتاو یا هشتم است که معادل فاصله یك نت با نت یك اكتاو بالاتر خود است.


 

نت نگاري

موسیقی در گذشته های دور مانند زبان و گفتار به روش سینه به سینه و شفاهی نقل میشد تا به نسلهای بعدی برسد و در این میان هیچ تضمینی نبود که عوامل محیطی چه اثری بر آن بگذارند یا اینکه اصلآ باقی بماند یا خیر. از این رو آنها به فکر افتادند تا موسیقی خود را جایی ثبت کنند.

اقوام "مزوپوتیما" (Mesopotamia ) (بین النهرین)از اولین کسانی بودند که به فکر نگارش موسیقی افتادندو برای نت نویسی قراردادی تنظیم کردند.در روش ابداعی آنان ریتم (که یک جز لازم ملودی است) و دامنه ملودی معین میشد. در قرن پنجم تا هفتم قبل از میلاد روشی ابداع شد که فقط حدود حرکت ملودی را مشخص میکردو حضور دامنه در آن دیده نمیشد.

در قرن هفتم میلادی بود که سرودهای گریگوریان - مانند مس (mess)و موتت (mutett ) که مهمترین و جزو پایه های فرمهای موسیقی مذهبی اند ، - بدست پاپ گرگوار اول (Pope Grigorire I )جمع آوری و تدوین شد اما هنوز رسم الخطی رسمی و شناخته شده برای حفظ اصولی آنها نبود.

در قرن نهم از یک خط رنگی افقی برای نوشتن علائم استفاده شد و باید توجه کرد که در همین زمان بود که موسیقی از حالت مونوفونی و هموفونیکی خارج شد و بتدریج به سوی دیافونی( دو صدایی) و پلی فونی میل کرد و اصالتا پلی فونی از سرود های مذهبی بنام ارگانوم (organom) زاده شد و نگارش آنها اهمیت بیشتری یافت. (برای مطالعه بیشتر در مورد نوع بافتها به مقاله "رنگ و بافت در موسیقی" توجه شود)

اما نت نویسی به صورت امروزی ریشه در نمادهای یونانی و شرقی دارد که به آن " اک فونتیک "(Ekphonetic) میگویند.

تا قبل از قرن یازدهم میلادی برای نمایش اصوات موسیقی به تبعیت از یونان باستان از حروف برای این منظور استفاده میشد و از این نظام هم اکنون نیز در کشورهای انگلیسی و آلمانی زبان استفاده میشود. به این شیوه نت نگاری نظام الفبایی میگویند.

در قرن یازدهم میلادی یک کشیش فرانسوی مقیم ایتالیا به نام "گوئید د آرتسو" (Guido d Arezzo 955-1050) آهنگی برای یکی از سرودهای مذهبی کلیسا به نام "سن ژان"ساخت و برای یادگیری بهتر آن برای شاگردان در آموختن اصوات موسیقی ،حروف اول هر مصرع این سرود را به عنوان علامتی برای نمایش هر یک از اصوات انتخاب کرد .

به این صورت : "Ut queant laxis Resonare fibris Mira gestorum Famuli tuorom Solve poluti Labrieatum sancta johannes" (حرفهای مورد نظر با حروف بزرگ تایپ شده) از آن به بعد این حروف برای نشان دادن صداهای موسیقی مرسوم شد : Ut, re. mi, fa, sol, la. نتهای ابداعی آرتسو شش تا بودند که بعدا" نت "سی" به آنها افزوده شد و نت ut برای سهولت در نت خوانی به Do تغییر پیدا کرد.
از دیگر خدمات ارزشمند این کشیش میتوان به ابداع چهار خط حامل وبرای نگارش نت و حدود دامنه آنها اشاره داشت . لازم است در اینجا اشاره ای به فیلیپه دوویتری (Philippe de Vitry 1361-1291) فرانسوی که شاعر و آهنگساز و تئورسین موسیقی بود ،شود که در گسترش تئوریهای موسیقی و نت نویسی خدمات ارزنده داشته و از بنیانگذاران روشهای امروزی است.


نت گاری منسوخ شده
لازم به توضیح است که اسحق کندی نویسنده کتاب "الرساله الكندی فی الموسیقی" در مورد اسامی نغمات از حرئف ابجد استفاده کرد به این ترتیب : کندی این نامگذاری را برای نت ها انجام داد: نت می حرف ج، نت سل حرف ه، نت سی حرف و، نت ر حرف ط و نت فا حرف ک.

این در حالی است که اروپاییان صد سال بعد با آن آشنا شدند و آن را تکمیل کردند. به هر صورت، به نظام نت نویسی که آرتسو ابداع کرد نظام هجایی میگویند که در فرانسه و ایتالیا و بعدا" به تبعیت از فرانسه در ایران باب شد.

امادر نظام الفبایی اولین نت نت "لا" است که اولین حرف الفبای لاتین است:

A    B    C    D    E    F    G
لا    سی    دو    ر    می    فا    سل


در آلمان و اتریش نت دوم "سی" را با H نشان میدهند و حرف B نمایانگر Si b است. در قرن شانزدهم به آثار زیادی از بزرگان موسیقی برمیخوریم که مشهورترین آنان " پالسترنیا" (Palestrina)و "لاسوس" (Lassus) و "فرسکوبالدی" (Frescobaldi ) و "ویکتوریا" هستند که آنها را براساس مد(mode ) بوجود آوردند و باعث تحولات زیادی کنترپوان و هارمونی و کل موسیقی شدند.

تداوم و ثبت این تلاشها گنجینه ارزشمند موسیقی امروز است که با بررسی این آثار میتوانیم به تحولات جوامع در دورانهای مختلف هم پی ببریم.

تمامی حقوق این پورتال متعلق به آموزشگاه موسیقی باریش می باشد.
نام
نام خانوادگی
ایـمیل

ذخیره اطلاعات


 
 
 
ثبت نام فراموشی کلمه عبور؟